شهرام عبدلی: حسین پاکدل به من گفت چرا تئاتر کار نمیکنی/ابراهیمی: مدیریت فرهنگی در کشور قائم به فرد است
تاریخ انتشار: ۹ مرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۹۳۰۸۷۵
شهرام عبدلی و بهرام ابراهیمی که این روزها با دلاکها در پردیس شهرزاد روی صحنه هستند میگویند بخش مهمی از بدنه امروز تئاتری به واسطه حسین پاکدل به موفقیت دست یافتهاند. ۰۹ مرداد ۱۳۹۷ - ۰۹:۵۱ فرهنگی تلویزیون ، سینما و تئاتر نظرات
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، شهرام عبدلی، کارگردان نمایش «دلاکها» در بخش اول گفتگوی خود از شرایط تبلیغات شهری گلایه کرد و شهرداری را به گران کردن عرضه محصولات فرهنگی متهم کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
***
سالن چیزی است که من سالهاست میشنوم، یعنی از زمانی که من کار خبری شروع کردم بحث سالن بود. همه هم گلایه دارند و بر حق هم هست. امثال شما و آقای ابراهیمی حرفهای هستید و قبول نمیکنید که منتظر باشید سالن به شما زمان کار بدهند، این راهکارش چه باید باشد؟ نحوه قرارداد سالنها چگونه باید باشد؟
عبدلی: تکلیف سالنها باید مشخص باشد، یعنی بگویند تئاتر شهربرای اینگونه آدمهاست، ایرانشهر برای اینگونه آدمهاست. سالن مولوی برای دانشجوهاست نروند ازشان بگیرند، این تعداد سالن خصوصی که به وجود آمده، سهیمهبندی کنند. مثل فوتبال که اینها دسته یک هستند یا دسته دو.
آقای کرمی یک قولی دادند که در آییننامهای در واقع رتبهبندی سالنها را مشخص کند که هر سالنی هویتی برای خودش داشته باشد.
ابراهیمی: شهرام کرمی فقط میتواند در حوزه تالار مرکز هنرهای نمایشی چنین کاری را بکند. او دوست مشترک ماست و من فوقالعاده این پسر را دوست دارم. نویسنده، کارگردان، کاربلد، منتقد خوبی است؛ ولی حیطه اختیارات شهرام کرمی چقدر است؟
مثلاً دربارهٔ قسمتگذاری سالنها در بخش خصوصی، اسلوب ندارد.
ابراهیمی: مگر تالار وحشت!
آن هم به هرحال مشکل دارد.
ابراهیمی: سه تومان برای تئاتر؟ پنج نفر بیایند پانصد هزارتومان؟
عبدلی: در تالار وحدت، ختم پدرشان را راه میاندازند یک ولیمه میدهد، میدانستید؟
تالار وحدت چندی پیش میزبان برنامه یک مارک آرایشی بود.
ابراهیمی: خب اینها را برج میلاد بگذارند.
وحدت ارزان است.
عبدلی: از تئاتر میدانید چقدر پول میگیرند؟
اخیراً نمیدانم ولی سال 96 شبی 5 میلیون تومان.
عبدلی: 5 میلیون و 600 هزار را ما میدانیم، موسیقی هم از 12 میلیون تومان شروع میشود. من نمیدانم، این سالنهای دولت هست یا نیست؟
دولت به نحوی واگذار کرده است.
ابراهیمی: دولت حق ندارد اموال ما را واگذار کند.
عبدلی: اموال من را واگذار کرده؟
در زمان آقای پارسایی به نظر تالار وحدت تبدیل به بخش خصوصی میشود.
ابراهیمی: حسین پارسایی مگر مدیر مرکز بوده؟
رئیس بنیاد روکی بودند.
ابراهیمی: رئیس بنیاد رودکی که اختیار این کار را ندارد.
عبدلی:کارگاه دکور تالار وحدت را برمیدارند و آن را سالن میکنند. تئاترها از کجا باید دکور و صحنه بیاورند؟ این تزها را از کجا میآورند؟ از کجا به ذهن آنها خطور میکند؟ برمبنای چه دیدگاه علمی اینها این کارها را انجام میدهند؟
اگر اشتباه نکنم این اتفاق هم در دوران حسین پارسایی اتفاق افتاد، دکور تئاتر شهر هم در دوره پارسایی حذف شد.
عبدلی: چرا؟ این سؤال را باید جواب بدهند که چرا؟
هیچکس جوابی ندارد.
ابراهیمی: هیچ مناقصه، مزایده و...
خانم افروز فروزند یک نمایش زیبا داشته به اسم «بهمن» نمیدانم شما آن را دیدید یا نه؟
ابراهیمی: نه متاسفانه نتوانستم، فیلمبرداری داشتم خودم.
نمایشی که اجرای آن در فجر است، دکور را در خاوران میسازند و میآورند، در راه دکور میافتد و میشکند، در اجرای فجر، که واقعیت هم داشته است.
عبدلی: اصلاً سالنهای خاوران برای چه ساخته شده؟ کسی در آنجا میرود تئاتر ببیند؟
این هم یک پرونده جداگانه است.
عبدلی: همهاش سؤال است، میدانید مشکل از کجاست؟ از اینجاست که امروز شما، من میگویید که حالا شما باش مسئول بخش تئاتر ایسنا یا تسنیم، از فردا که میروی میگویند که صندلیها را بچینید آن طرف و اتاق شما الان قهوهای است؛ ولی من استقلالی هستم، همه را آبی کنید. منظور این است که سلیقهای نیست، یک قانونی دارد، شما میروید، من میآیم، من میروم کس دیگری میآید، ما مجری آن قانون باید باشیم.
ابراهیمی: بگذارید صادقانه صحبتهای شهرام را برایتان تعیین کنم که همه چیز باید قائم به ذات باشد و نه قائم به فرد. مدیریت فرهنگی در این مملکت مطلقاً قائم به فرد است. نمیدانم بقیه مدیریتها هم اینچنین باشد یا خیر؛ ولی میدانم که اگر این مدیر کل رفت، مدیر کل بعدی آمد، اگر اشتباه میگویم بگویید که اشتباه است. طی 40 سال که همینگونه است که من دیدم...
عبدلی: من بعد از آقای پاکدل که از تئاتر شهر رفتند باورتان میشود هیچکدام از مدیران تئاتر شهر را نمیشناسم؟ و نفهمیدم کی آمد و کی رفت.
ابراهیمی: پیمان شریعتی مدیر پیشین بود.
عبدلی: اسم ایشان را شنیدم.
ابراهیمی: پیمان دوست ماست.
عبدلی: علی عطایی را فرستادم که تئاتر شهر به ما سالن بدهند، ایشان هم این کار را نکردند.
در دوران پاکدل شما در تئاتر شهر اجرا نرفتید؟
عبدلی: میدانید پاکدل با من چه کار کرد؟ به عنوان یک جوان داشتم ساندویچ میخوردم آمد نشست کنارم، گفت چرا تئاتر کار نمیکنی؟ به من یک جوان 22،23 ساله. گفتم کسی به ما سالن میدهد؟ گفتن من، فکر کردم دارد سر به سر من میگذارد که اوقاتش بگذرد، گفتم آقا سر به سر من نگذارید. گفت من به تو سالن میدهم، برو بالا بگو پاکدل گفته یک نامه برای من تنظیم کن. بیا خودم هم امضا میکنم. رفتم بالا روابط عمومی نامه زد. سالن اصلی را در اختیار من گذاشت. بین دو گروه حرفهای. سه ساعت سالن وقت تمرین دارد که من تمرین کنم. یک نامه دیگر به من داد که ببرم اداره تئاتر که آن جا هم تمرین کنم. به عنوان یک جوان این کار به یادت نمیماند؟
نتیجه آن محبتها چه بود؟
عبدلی: نتیجهٔ آن شد که محمد یعقوبیها آمدند، محمودرضا رحیمیها آمدند و... همهٔ اینها دورهٔ آقای پاکدل کارگردان شدند نتیجهاش این شد.
اجرایتان به روی صحنه رفت؟
عبدلی: من تمرینم را کردم. در نهایت بازیگر من رفت سر فیلم این هم از گذشت کردن تئاتر است؛ ولی او همه کار کرد تا اجرای من روی صحنه بیاید.
ابراهیمی: در آن دوره خیلیها کارشان را شروع کردند. حسین دوست من است، هم خودش و هم دو برادرش، همه خواهرزادههایش، خانم هاشمی، همهٔ آنها را دوست داریم؛ اما بگویم حسین یک قدم برایم برداشت، نه این کار را نکرد. به عنوان یک رفیق اما میدانم در طی دورهای که حسین پاکدل مدیر تئاتر شهر بود خیلیها کار را شروع کردند. وحید رهبانی اولین کارگرداناش را تجربه میکند.
عبدلی: همهٔ کسانی که زیر 50 سال دارند و کارگردان شدند از آن دهه و از همین پاکدل هستند.
ابراهیمی: ایوب آقاخانی.
عبدلی: شب به خیر ما در سالن شماره 2 که الان زدند خرابش کردند.
سالن کنفرانس است الان.
عبدلی: سالن کنفرانس! چه کاری آنجا انجام میدهند؟
ابراهیمی: چه کنفرانسی آنجا برگزار میشود؟
هفتهای 2، 3 مرتبه استفاده میشود.
ابراهیمی: هفتهای 7 شب اجرا را ول کردند برای هفتهای 2، 3 ساعت؟
عبدلی: ما مشکل سالن نمایش داریم نه مشکل سالن کنفرانس. کل فرهنگسراها سالن کنفراسند؛ اما هیچکدام برای صحنه تئاتر ساخته نشدهاند. فرهنگسرای ما برای دوستان مدیر ما هست که خودشان بروند آن بالا برایشان دست بزنند و آنها برایشان حرف بزنند. اصلاً ربطی به تئاتر ندارد این داستانها.
اولین کسی که سالنها را تغییر کاربری داد فکر کنم آقای پارسایی بود.
ابراهیمی: بالاخره در زمان حسین پاکدل نبوده، من در اجرای خسرو خدابیامرز، خانم حائری را دیدم، من و علی گوهری و رضا مختاری بین تمرینمان رفتیم اجرا ببینیم آنجا، حائری کارگردان بود و خسرو بازی میکرد. ما خیلی میخندیدیم. خسرو همگروهیمان بود در گروه مجید جعفری. به تکههای صورت خسرو خیلی خندیدیم که آن وسط اجرا گفت این سه کلاهبردار را میبینید وسط اجرای ما دارند بازارگرمی میکنند. به خندههای آنها توجهی نکنید.
سالن را ساخته بودند که در آن تمرین کنید و اجرای اصلی را در صحنه اصلی انجام دهید.
ابراهیمی: بله، ما «دایره گچی» را آنجا بازی کردیم. رحمانیان با من آنجا تمرین کردم. 4،5 کار در همان سالن اصلی با مجید کردیم. من آنجا تمرین کردم. چشمان من را ببیندند و مرا در ئئاتر شهر بگذارند و بگویند بیا فلان جا.
عبدلی: دوستانی که شدند رئیس تئاتر شهر چرا هیچکدام سن اصلی تئاتر شهر را تعمیر نکردند؟ به جای اینکه کارگاه و دکور را عوض بکنند و از به بین ببرند، یک چیز اضافه میکردند. هزار سال است که آن سن گردان تئاتر شهر خراب است، صدا را میدزدد، 2،3 جا صدا دزدی دارد. هر که میآید یک رنگ میزند و صندلی عوض میکند و مدیرهای جدیدش را میآورد.
ابراهیمی: گالریهایی سقفی که پروژکتورها از آنجا فرمت دایره تولید میکنند را تعمیر نکردهاند. سالهاست تعمیر نشده و در حال ریختن است. پیش گالری سالن اصلی مگر دو سال پیش نریخت؟ سر کار آقای نعیمی، مگر نریخت؟ جالب این است که 24 ساعت قبل از اینکه بریزد ما با رحمانیان دستهجمعی آنجا فیلمنامهخوانی داشتیم، فیلمنامهخوانی آقای بیضایی، همان جا نشستیم و عکس گرفتیم، همانجا که فرو ریخت، 24 ساعت کافی بود که بریزد. چرا هیچ کاری نکردند؟
درد تئاتر شهر یک درد طولانی مدت است، هر کس آمد یک دستکاری کرده و رفته است.
عبدلی: همه رنگش را عوض کردند.
اولین تغییرات پرحاشیه در دوران مدیریت آقای پارسایی در مرکز و آقای رایانیمخصوص رخ داده که البته آقای رایانی میگوید تعمیرات و تغییرات خارج از نظارتش بوده است.
ابراهیمی: مگر ایشان هم رئیس تئاتر شهر بودند؟
بله، دو سال رئیس تئاتر شهر به وند. در دورهٔ پارسایی که مدیر مرکز بودند.همان زمانی است آقای بیضایی در مصاحبهای میگویند سالن اصلی تئاتر شهر شبیه کبابیها شده است.
عبدلی: مهمترین دیالوگ را دکتر رفیعی دربارهٔ آنجا میگوید، میگوید: «آنجا مثل گاراژ میماند». دکتر رفیعی از سالن اصلی تئاتر شهر متنفر است به خاطر همین اتفاقات که وجود دارد.
ما خودمان در تئاتر باید ایدههایی برای وضعیت موجود داشته باشیم. احتمالاً چشمانداز خوبی برای کار بعدی نداریم. من به یاد دارم آقای ابراهیمی اوایل دهه نود بسیار بازی میکردند؛ولی دو سالی است که کمکار شدهاند. بعد از کابوسهای نیمه شب آذر که دیدیم، خیلی طول کشید تا نمایش بعدی را بازی کنید.
ابراهیمی: من دربارهٔ همون کابوس حرف بزنم. کابوس نیمه شب آذر میدانید که اشاره داشت به زندگی شهید کشوری. روحش شاد. نمایشنامه را ایوب آقاخانی نوشته بود. کارگردان علی پسر آقای کشوری بود. من نمایشنامه را خواندم و گفتم علی این را کسی حمایت نمیکند. او گفت شهرداری قول حمایت داده است. فلانی گفته من حمایت میکنم. نهایتاً من به او گفتم علی جان نمیکنند، بیخیال شو. دستمزد منو میدهی؟ عرفمم نه، چیزی پایینتر از عرف. گفت آره آنقدر قبوله؟ گفتم باشه قبوله! اما من بیشتر از این گیرم میآید. ماشینش را شب عید فروخت تا دستمزد ما را بدهد. بچه شهید ماشینش را فروخت! بگذریم.
دو سال قبل یک کاری کردیم با آقای پویان. دشمن مردم، سالن چارسو، بهمن 95بود. بلافاصله بعد از من آرتور اویی را اجرا کردم. امسال هم من که حتی رادیو رفتن برای من اندک بود که اصلاً نمیشود گفت. خیلی شرایط، شرایط دلچسبی نیست. من که حوصله آن را ندارم به من بگویند امروز این سالن تمرین کنم، فردایش یک سالن دیگر و بعد معلوم نباشد در کدام سالن اجرا میرویم. امروز مدیر اینجا عوض میشود. بوده زمانی که ظرف 16 ماه 7 تا تئاتر کار کردم و توان من برای تئاتر کار کردن بیش از این حرفهاست. یعنی میتوانستم در 16 ماه 9 تا هم کار کنم. اگر شرایط مساعد باشد سالی 16 تا هم کار میکنم؛ ولی نیست چقدر میتوانم؟ دنبال کارگردان بروم؟ خرج تئاتر را باید از جیب خودت بدهی. یه قرون دو زار جمع کنی بعد کار نمیفروشد. بعد شهرداری بابت تبلیغات از تو 5 میلیون میخواهد. همهاش به حاشیه فکر میکنیم. من چرا کارگردانی نمیکنم؟ یکی از دلایلش همین است.
شهرام و خیلی از دوستان من که در این سالها با من کار کردند، با کمال میل هم برای من بازی میکنند؛ اما من یک کار دو کار میتوانم با رفاقت جلو ببرم. به همون بلایی که سر یک کارگردان آمده سر من هم خواهد آمد. تعارف نداریم. آخر کار کنم که راهی بیمارستان خواهم شد. اصلاً تعارف نداریم. اون فشار و استرس کماکان روی کارگردان هست. روی من نیست؛ چون من فقط بازی میکنم
با این وضعیت به فعالیت تئاتر ادامه میدهید؟
ابراهیمی: تئاتر باید کار بکنم. یعنی ما باید تئاتر کار بکنیم. کار دیگری جز این بلد نیستیم. فقط میماند رانندگی. من ضمن احترام به همه نویسندههای جوان معتقدم که اینها اول باید بروند نوشتن یاد بگیرند بعد ادامه بدهند به نوشتن رادیو.
عبدلی: من از دانشجویان فوقلیسانس تئاتر سؤال میکنم که ما تو طول مدت دورهٔ کارشناسی ارشد توی چند تا متن را خوندید؟ به دو نمایشنامه نمیرسد. سیستم آموزش ما سیستم درستی نیست. یک دانشجوی ارشد تئاتر در دانشگاه چیکار میکند؟ تا حالا پرسیدی از آنها تعداد کتابهایی که خواندن چه تعدادی است.
خودمان هم کتاب نمیخوانیم. اساتیدی که در خانه تئاتر هستند هم نمیخوانند؛ چون با این تعداد آدم باید تیراژ بالا برود.
==================================
گفتگو از احسان زیورعالم و امیرحسین مکاریانی
==================================
انتهای پیام/
R1369/P1356/S4,34/CT13 واژه های کاربردی مرتبط تماشاخانه شهرزاد تئاترمنبع: تسنیم
کلیدواژه: تماشاخانه شهرزاد تئاتر تماشاخانه شهرزاد تئاتر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۹۳۰۸۷۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اقتصاد دریا در مازندران مورتوجه قرار نگرفته است
به گزارش خبرگزاری مهر، پویش بزرگ انتخاباتی خبرگزاری مهر با عنوان «با مهر انتخاب کنیم؛ کارآمدی و شایسته گزینی» تلاش دارد با آماده کردن بستری مناسب برای معرفی داوطلبان نمایندگان دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی، گامی در جهت کمک به مردم برای انتخاب اصلح و برگزاری پرشور انتخابات بردارد.
«کمال علیپورخنکداری» از حوزه قائمشهر، سوادکوه، جویبار، سیمرغ و سوادکوه شمالی به پویش بزرگ انتخاباتی خبرگزاری مهر با عنوان «با مهر انتخاب کنیم؛ کارآمدی و شایسته گزینی» در دور دوم انتخابات پیوست. متن گفتوگوی وی با خبرگزاری مهر را در ادامه میخوانید:
وی در گفت و گو با خبرنگار مهر با بیان اینکه تقسیمبندی مجلس آینده (دوازدهم) بهنظر همان مجلس انقلابی خواهد بود و فراکسیون بزرگ انقلاب اسلامی با ائتلاف اصولگرایان و مجموعه جریان انقلاب تشکیل میشود، به وجود فراکسیون مستقلین نیز در این مجلس اشاره کرد.
آینده تقسیم بندی حزبی و سیاسی در مجلس آینده
کاندیدای دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی در حوزه انتخابیه قائمشهر، سوادکوه، جویبار، سیمرغ و سوادکوه شمالی با اشاره به تعداد کم نیروهای اصلاحطلب در مجلس دوازدهم، گفت: به نظر میرسد که همچون مجلس یازدهم شاهد ادغام نیروهای اصلاحطلب با فراکسیون مستقلین باشیم.
وی فراکسیون انقلاب اسلامی در مجلس یازدهم را بسیار فعال دانست و با پیشبینی وجود این فراکسیون در مجلس دوازدهم، افزود: در حال حاضر، جریان مختلفی وارد جریان نیروی انقلاب شده که باید تشکیل فراکسیون بدهند تا امورات کشور خوب پیش برود.
مهمترین موضوعاتی که با توجه به حوزه تخصصی باید در مجلس مورد توجه قرار گیرد
علیپور از جمله اقدامات مهم مجلس آینده با توجه به حوزه تخصصیاش را پیگیری لایحه مشارکت خصوصی و عمومی برشمرد و آن را نجاتدهنده کشور دانست و توضیح داد: معمولاً در مناقصات خصولتیها ورود پیدا کرده و کارهای بزرگ کشور را سازمانهای دولتی و خصولتیها میگرفتند و شرکتهای بزرگ خصوصی و سرمایهگذارن خصوصی از این مسئله نگران بودند و ما در این لایحه پیشنهاد دادیم تا در دو مرحله مناقصات فقط سرمایهگذاران بزرگ خصوصی شرکت کنند و اگر آنها نتوانستند در مناقصات برنده شوند یا در سرمایهگذاری ورود پیدا کنند، آنوقت خصولتیها را در مناقصات سوم شرکت دهیم.
وی در ادامه با بیان اینکه تحقق این امر موجب میشود تا بسیاری از سرمایهگذاران، حتی سرمایهگذارانی که وضعیت خوبی در کشورهای دیگر دارند، آورده، پول و اعتبارشان را به کشور بیاورند، این لایحه را بسیار مهم و آن را موجب رشد و توسعه کشور دانست و افزود: تاکنون نگرانیِ بسیاری از سرمایهگذاران بر این بود که چرا در مناقصات شرکت کنند وقتی که خصولتیها مستقیم آمده و در مناقصات برنده میشوند.
نماینده مردم در مجلس یازدهم موضوع مهم دیگر را مسئله مسکن دانست و با اشاره به کمرشکن شدن ساخت و اجاره بهای مسکن، بر لزوم پیگیری این مسئله با جدیت تأکید کرد و گفت: باید اصلاحاتی در آژانسها و املاک انجام شود و همچنین قانون تملک و اجارهداری حرفهای را استارت بزنیم چراکه اگر رشد مسکن در کشور رونق پیدا کند، صنعت کشور نیز در همه رشتهها رشد یافته و اشتغال هم ایجاد میشود.
اولویت حضور در کمیسیون
وی که در حال حاضر نیز عضو کمیسیون عمران مجلس یازدهم است؛ اولویت خود در مجلس آینده را نیز کمیسیون عمران عنوان کرد و با بیان اینکه بواسطه آن میتوان کارهای بزرگی را در کشور پیگیری کرد، افزود: چالشهای بزرگی در زمینه زیرساختهای کشور داریم که میتوان آن را در کمیسیون عمران پیگیری کرد.
مهمترین چالشهای مازندران
علیپور با بیان اینکه چندین چالش جدی در استان مازندران وجود دارد، به ظرفیت دریای مازندران و همسایگان این حوزه اشاره و خاطرنشان کرد: اما به اقتصاد دریای محور در کشور ما، در استانهای شمالی و خصوصاً در مازندران توجه نشده است؛ یک راهکار در این زمینه پیگیری و توجه به سه منطقه آزاد استان و بنادر بهشهر، چپکرود و نوشهر است که با این مهم و تبدیل مبنای اقتصاد استان بر پایه دریا میتوان شاهد رشد جدی استان بود.
وی با ابراز تأسف از اینکه تاکنون در رابطه با برونرفت سرمایهگذاری صنایع پتروشیمی پایین دست در استان مازندران کاری انجام نشده، به پیگیری جدی در این زمینه اشاره کرد و گفت: این مهم را تقریباً به نتیجه رساندیم و باید در مجلس آینده نیز پیگیری کنیم تا سرمایهگذاری پتروشیمیها در منطقه استارت بخورد.
این کاندیدای مجلس دوازدهم چالش دیگر استان را مسئله راهها دانست و از جمله آنها به انتقال خط راه اهن استان مازندران به خراسان شمالی و خراسان رضوی، انتقال خط راه آهن آمل به قائمشهر اشاره کرد و گفت: در بودجه امسال مطالعات این خط انتقال را گذاشتهایم که باید پیگیری کنیم.
وی به آزادراههای تعطیل در استان اشاره و بر لزوم پیگیری آزادراه قائمشهر به متان کلاً و دشت ناز سازی و فوریت انجام آن تأکید کرد و گفت: بعلاوه آزاد راه شمال کشور و همچنین محور هراز که مدتها بر زمین مانده و باید کار جدی در این زمینه انجام شود هرچند در طی این چند سال اعتبارات خوبی برای آن گذاشته شده است.
این مسئول به کریدور شرق به غرب از تنکابن به انتهای گلوگاه اشاره کرد و اقزود: در کنار ساحل تقریباً زمینها آزاد شده و در دوره فاز مطالعاتی و سرمایهگذاری خارجی قرار داریم که باید این مهم را نیز در مجلس آینده پیگیری کنیم.
علیپور با اشاره به اینکه انتقال راه آهن قائمشهر از کیاکلا به بندر چپکرود نیز در بودجه امسال گذاشته شدهاست، ابراز امیدواری کرد تا بتوانند این مهم را نیز پیگیری تا این زیرساخت نیز انجام شود.
وی یکی از موارد بسیار مهم در زمینه راهها را انتقال خط جاده اصلی بندر امیرآباد به آزادراه سمسکنده و متانکلا و وصل شدن به مجموعه دانست و افزود: باید تلاش شود تا این مهم را در دستور کار دولت قرار دهیم.
کاندیدای دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی در حوزه انتخابیه قائمشهر، سوادکوه، جویبار، سیمرغ و سوادکوه شمالی با اشاره به مشکل تردد ماشینهای سنگین در مسیر، بر لزوم اصلاح مسیر تأکید کرد و گفت: اگر قرار است استان مازندران سه بندر داشته باشد با این راهها و کریدور ریلی اصلاً امکانپذیر نیست و این یک چالش جدی است.
وی مهمترین چالش بعدی را در حوزه کشاورزی عنوان کرد و بر ضرورت دستور کار قرار گرفتن تسطیح اراضی، لاینیگ کردن و سد لاستیکی اشاره کرد و گفت: در حال حاضر برای کنترل آب کشاورزی، پیگیر پنج سد لاستیکی هستیم تا بتوانیم آب برای کشاورزان را در فصل غیرزراعی جمعآوری و در فصل زراعی و خشکسالی استفاده کنیم.
علیپور با اشاره به استارت پنج شهرک صنعتی، ابراز امیدواری کرد تا طی چهار سال آینده این پنج شهرک صنعتی خصوصاً سه مورد آنکه در حوزه انتخابیه شهرستانهای قائم شهر، سوادکوه، جویبار، سیمرغ و سوادکوه شمالی تعریف شده، استارت بخورد تا بتوانند به اشتغال و تولید جدیتر بپردازند.
کد خبر 6094820