عکس باورنکردنی از چهره شکسته مهدی پاکدل و همسرش رعنا آزادی ور
تاریخ انتشار: ۶ اردیبهشت ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۷۱۶۲۱۳
مهدی پاکدل بازیگر خوب سینما و تلویزیون است. مهدی پاکدل علاوه بر بازیگری در عرصه موسیقی نیز فعالیت دارد. مهدی پاکدل دو برادر به نام های حسین و مسعود دارد که هر دو در عرصه هنر مشغول فعالیت هستند.. مهدی پاکدل در دهمین روز از تیرماه 1359 در شهر اصفهان متولد شد. مهدی پاکدل آلبومی به نام در انعکاس کوچه های خیس را منتشر کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
رعنا آزادی ور دورخیز برای صعود به قله
نگاهی به کارنامه رعنا آزادی ور به بهانه حضور در دو سریال نمایش خانگی
سال ۸۲ فیلم «مارمولک» یک بازیگر جدید معرفی کرد که ویژگی های کافی برای تبدیل شدن به چهرهای موفق را داشت: رعنا آزادیور. «مارمولک» توقیف شد اما نسخه قاچاق آن در حجم گسترده در اختیار مخاطبان قرار گرفت و بازی آزادی ور هم در نقش فائزه به چشم آمد. پنج سال بعد دومین نقطه عطف کارنامه این بازیگر با «درباره الی...» رقم خورد.
آزادی ور در ادامه با فیلم ها و کارگردان های مطرحی همکاری کرد و بر وزن کارنامه اش افزود. این بازیگر اما میانه ای با رسانه های رسمی و فضای مجازی ندارد و ترجیح می دهد کارش را فارغ از هیاهو پیش ببرد. عدم استفاده بهینه از ظرفیت های فرامتن بازیگری، باعث شده آزادیور ارتباط منطقی خود با بخشی از مخاطبان را از دست بدهد. با این حال چون او صاحب استعداد است، ظرفیت بازگشت به اوج را دارد. پذیرش دو سریال «جیران» حسن فتحی و «زخم کاری» محمد حسین مهدویان نشانه هایی از تلاش آزادی ور برای قرار گرفتن در کانون توجه مخاطب گسترده است. این دو سریال امسال به در شبکه نمایش خانگی منتشر می شوند
سابقه فتحی و مهدویان نوید سریال های پرمخاطب را میدهد و نتیجه ای که حاصل می شود قرار گرفتن رعنا آزادی ور در صدر اول خبرهای رسانه ای و نظرهای کاربران اســت. آزادی ور در سریال تاریخی «جیران» با بهرام رادان، پریناز ایزدیار، امیرجعفری، رویا تیموریان و مهدی پاکدل همبازی است و در نوآر «زخم کاری» با جواد عزتی و هانیه توسلی
بیوگرافی و عکسهای مهدی پاکدلنام: مهدی
نام خانوادگی: پاکدل
تاریخ تولد: 1359
محل تولد: اصفهان
همسر سابق: بهنوش طباطبایی
تحصیلات: گرافیک
---------------------------------------------------------------
آقای مهدی پاکدل بازیگر خوب سینما و تلویزیون در دهمین روز از تیرماه 1359 در شهر اصفهان متولد شد، او دو برادر به نام های حسین و مسعود دارد که هر دو در عرصه هنر مشغول فعالیت هستند. مهدی پاکدل علاوه بر بازیگری در عرصه موسیقی نیز فعالیت دارد و آلبومی به نام در انعکاس کوچه های خیس را منتشر کرده است.
آغاز کار بازیگری
آبی
مهدی پاکدل کار بازیگری را با ایفای نقش در نمایش (جنبش انفیه در کلکته) در تئاتر آغاز کرد، او با حضور در فیلم سینمایی آبی به کارگردانی حمید لبخنده در سال 1379 وارد عرصه سینما شد. مهدی پاکدل در این فیلم با بازیگرانی مثل هدیه تهرانی ، بهرام رادان و حسن جوهرچی همبازی بود، داستان فیلم درباره دختری به نام مهتاب است که که در حال مسابقه با ماشین ها در خیابان است و با ماشین یک مسافر کش به نام ارسطو تصادف کرده و فرار میکند و در ادامه ماجراهای جالبی اتفاق می افتد.
عکسی قدیمی از مهدی پاکدل
با من بمان
مهدی پاکدل در سال 81 برای بازی در سریال با من بمان انتخاب شد و اولین حضورش در تلویزیون را تجربه کرد، پاکدل با بازی خوبی که در این سریال از خود نشان داد راه را برای خودش باز کرد و بعد از آن برای بازی در سریال مروارید سرخ انتخاب شد. با من بمان عنوان سریالی است که به کارگردانی حمید لبخنده در سال 1381 تولید و از آنتن شبکه سوم سیما پخش شد، یکتا ناصر، سام درخشانی، هما روستا و افسانه بایگان دیگر بازیگران این مجوعه تلویزیونی هستند.
شهرت با اولین شب آرامش
او پس از بازی در سریال های مروارید سرخ و و خاموشی دریا در سال 1384 در مجموعه تلویزیونی اولین شب آرامش به ایفای نقش پرداخت، مهدی پاکدل در این سریال نقش جدی تری را به عهده داشت و بخاطر بازی خوبش توانست به شهرت زیادی برسد. اولین شب آرامش را احمد امینی کارگردانی کرده و شبنم قلی خانی، یکتا ناصر و امیر آقایی از دیگر بازیگران این مجموعه تلویزیونی هستند. داستان سریال درباره دختری به نام آذر است که سر سفره عقد به او خبر میرسد که فرزاد نامزد قبلی اش به ایران برگشته و به همین خاطر آذر جواب منفی میدهد و عقد را به هم میزند و اتفاقاتی در ادامه رخ می دهد که داستان فیلم را جلو میبرد.
مهدی پاکدل و امیر آقای در سکانسی از سریال اولین شب آرامش
مصائب دوشیزه
مهدی پاکدل در سال 1385 در فیلم مصائب دوشیزه در کنار بهنوش طباطبایی به ایفای نقش پرداخت و آشنایی این دو هنرمند در این فیلم باعث ازدواج آن ها شد. این فیلم توسط مسعود اطیابی ساخته شده و درباره دختری مسیحی به نام ژان با بازی بهنوش طباطبایی است که در صدد ازدواج با نامزدش آندره میباشد ولی بر سر مسئله هویت با پدرش مشکل دارد، ژان با تصادف با یک دختر در خیابان مسیر زندگی اش تغییر کرده و با پسری به نام امیر با بازی مهدی پاکدل آشنا میشود.
بازی مهدی پاکدل و بهنوش طباطبایی در فیلم مصائب دوشیزه
آزاد راه
او در سال 1389 برای بازی در فیلم آزاد راه به کارگردانی عباس رافعی انتخاب شد، آزاد راه دومین تجربه همکاری مهدی پاکدل و همسرش بهنوش طباطبایی در یک فیلم بود. آزاد راه داستان زندگی پسری اصفهانی است که پدرش نذر کرده تا در حوزه درس بخواند، او به همین واسطه به تهران آمده و با دختری به نام پریسا نامزد میشود، برادر پریسا مرتکب قتل شده و پای پسر هم به ماجرا کشیده میشود و بین دو راهی عشق و ایمان قرار میگیرد. هومن سیدی، تینا آخوند تبار و الهه حصاری از دیگر بازیگران آزادراه هستند.
ستایش
مهدی پاکدل در همان سال در سریال پر طرفدار ستایش به ایفای نقش میپزدازد و بار دیگر در تلویزیون خوش می درخشد، این سریال داستان زندگی دختری به نام ستایش را روایت میکند که که برای فراری دادن برادرش از سربازی به دوست او طاهر پناه برده و او را راضی میکند تا برادرش را از مرز رد کند، ولی برادر ستایش در مرز کشته شده و طاهر به زندان می افتد. بعد از رضایت دادن خانواده ستایش طاهر از زندان بیرون آمده و به خاطر علاقه اش به ستایش میخواهد با او ازدواج کند ولی با مخالفت خانواده ها روبرو میگردد.
محمد رسول الله
مهدی پاکدل در سال 1391 با گریمی سنگین نقش ابوطالب را برای فیلم محمد رسول الله بازی کرد، گریم او را یک گریمور ایتالیایی به نام جیانتو دروسی بر عهده داشت. او در این فیلم نقش ابوطالب پدر حضرت علی و عموی پیامبر را در سه مقطع سنی بخوبی ایفا کرد، محمد رسول الله به کارگردانی مجید مجیدی داستان زندگی حضرت محمد را روایت میکند. ساره بیات، داریوش فرهنگ، مینا ساداتی و محسن تنابنده از دیگر بازیگران این فیلم سینمایی هستند.
کیمیا
او در سال 1394 برای بازی در سریال کیمیا انتخاب شد ، بازی مهدی پاکدل در نقش پیمان در سریال کیمیا یکی از ماندگارترین نقش های او در کارنامه بازیگری اش بود. کیمیا به کارگردانی جواد افشاری زندگی دختری به نام کیمیا پارسا را در سه برهه از قبل انقلاب حین جنگ و بعد از آن را روایت میکند که با اتفاقات و ماجراهای زیادی روبرو میشود. مهراوه شریفی نیا، آزیتا حاجیان و حسن پورشیرازی از بازیگران این سریال پر بازیگر هستند.
ماجرای نیمروز
مهدی پاکدل با بازی در کاراکتر مسعود کشمیری در فیلم ماجرای نیمروز توانست بازی خوبی از خود بر جای بگذارد، این فیلم با ژانری اجتماعی در سال 1395 توسط محمدحسین مدیان ساخته شد و بازیگرانی همچون لیندا کیانی، جواد عزتی و حسین مهری از دیگر بازیگران در این فیلم بازی کرده اند.
تنگه ابوقریب
مهدی پاکدل پس از آن با بازی خوبی که در دو فیلم تنگه ابوقریب با کاراکتر رضا و در چهار راه استانبول با کاراکتر فریبرز از خود نشان داد توانست با آثاری ماندگار کارنامه بازیگری خود را درخشان تر از قبل نماید.
چهار راه استانبول
چهارراه استانبول تجربه ای دیگر از حضور مهدی پاکدل در سینما بود و تا کنون هیچ فعالیت دیگری نداشته و بیشتر وقتش را صرف بازی در تئاتر میکند. این فیلم در سال 1396 توسط مصطفی کیایی ساخته شد و درباره آتش سوزی ساختمان پلاسکو میباشد.
اولین تجربه کارگردانی:
فیلم کوتاه رقص مردان روی شیب
مهدی پاکدل علاوه بر بازیگری مختصر فعالیتی در زمینه کارگردانی هم دارد، او در سال 1382 فیلم کوتاه رقص مردان روی شیب را ساخت. این فیلم برای نمایش در جشنواره فیلم های کوتاه سونی انتخاب و در کشورهای اسپانیا، آمریکا به اکران درآمد.
کارگردانی
فردا
او همچنین کارگردانی فیلمی با عنوان فردا را در سال 1392 کارگردانی کرد، این فیلم در سی و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر با حضور جمعی از هنرمندان در برج میلاد به نمایش درآمد. فردا داستان زندگی دختری را روایت می کند که به عکاسی علاقمند است و در راه سفری که با مادرش همراه است برایش اتفاقاتی می افتد. ستاره اسکندری، علی دهکردی و امیر دلاوری از بازیگران این فیلم هستند.
فیلم شناسی مهدی پاکدل
بازی مهدی پاکدل در تئاتر
جنبش انفیه در کلکته (سیروس شاملو، 1376)
ریچارد سوم (داوود رشیدی، 1378)
سیاها (حامد محمد طاهری، 1378)
بعد از مگریت (مریم مجد، 1379)
دیر راهبان (فرهاد مهندس پور، 1380)
پای دیوار بزرگ شهر (حسن معجونی، 1381)
قهوه تلخ (شبنم طلوعی، 1382)
روی زمین (افروز فروزند، 1382)
بی شیر و شکر (مهرداد ضیایی و حمید امجد، 1383)
همسایه آقا (حسین کیانی، 1385)
می خوام بخوابم (رضا گوران، 1386)
یرما (رضا گوران، 1386)
ماچیسمو (محمد یعقوبی، 1387)
خشکسالی و دروغ (محمد یعقوبی، 1388)
اهل قبور (حسین کیانی، 1388)
داستان یک پلکان (رضا گوران، 1388)
نوشتن در تاریکی (محمد یعقوبی، 1389)
حضرت والا (حسین پاکدل، 1389)
برهان (محمد یعقوبی، 1391)
امر ملوکانه (حسین پاکدل، 1394)
کنسرت نمایش سی (علی اصغر دشتی، 1396)
وقتی کبوترها ناپدید شدند (هستی حسینی، 1398)
پدر (رضا احمدی، 98)
کارهای سینمایی مهدی پاکدل
چهارراه استانبول (1396)
تنگه ابوقریب (1396)
نرگس مست (1395)
خانه کاغذی (1395)
ماجرای نیمروز (1395)
بن بست وثوق (1395)
محمد رسول الله (1394)
گاهی (1394)
فردا (1392)
تمشک (1392)
آزاد راه (1389)
بدون اجازه (1389)
دایره زنگی (1386)
مخمصه (1386)
مصائب دوشیزه (1385)
شبانه (1384)
ماجراهای اینترنتی (چای نت) (1383)
ماهی ها عاشق می شوند (1383)
آبی (1379)
با من بمان (حمید لبخنده، 1381)
تله فیلم یک روز معمولی (حسن فتحی، 1382)
مروارید سرخ (شاپور قریب و مسعود رسام، 1383)
خاموشی دریا (حسین عاطفی، 1384)
اولین شب آرامش (احمد امینی، 1384)
ما چند نفر (فیاض موسوی، 1385)
بی گناهان (احمد امینی، 1386)
تله فیلم گزارش یک اعدام (ابراهیم شیبانی، 1386)
تله فیلم استخوان (فرهاد علیزاده آهی، 1386)
ضامن (منوچهر هادی، 1386)
تله فیلم دوباره بهار (راما قویدل، 1387)
شب می گذرد (راما قویدل، 1387)
گمشده (راما قویدل، 1388)
تله فیلم عزیزی که ناپدید شد (منوچهر هادی، 1388)
تله فیلم هویت (مسعود فروتن، 1389)
ستایش (سعید سلطانی، 1389)
کیمیا (جواد افشار، 1394)
مهدی پاکدل و سوگل طهماسبی
مهدی پاکدل و سوگل طهماسبی در سریال کیمیا
هنرنمایی مهدی پاکدل در شبکه نمایش خانگی
شام ایرانی (بیژن بیرنگ، 1390)
شاهگوش (داوود میرباقری، ١٣٩٢)
وقت خواب (1395)
هم گناه (مصطفی کیایی، ١٣٩٨)
علایق مهدی پاکدل
مهدی پاکدل از شلوغی خوشش نمی آید. عاشق هیجان است و از خرافات متنفر است. خوش قول است. همه رنگها را دوست دارد. هنرپیشه مورد علاقه اش جانی دپ است و سریال هزاردستان را دوست دارد. پاتوقش تئاتر شهر است. مهدی پاکدل سابقه طراحی و اجرای ده ها پوستر تئاتر را دارد، او تدوینگر در استودیو نماهنگ اول از سال 1378 تا 1381 بوده و همچنین گرافیست در کانون تبلیغاتی تینانوا از سال 1381 تا 1383 را بر عهده داشته است.
ازدواج و جدایی مهدی پاکدل
مهدی پاکدل و بهنوش طباطبایی بواسطه بازی در فیلم مصائب دوشیزه با یکدیگر آشنا شدند و در اسفندماه 1389 با هم ازدواج کردند ولی بعد از 6 سال زندگی مشترک این زوج هنرمند در سال 1395 از یکدیگر جدا شدند.
خانواده هنرمند مهدی پاکدل
مهدی پاکدل دو برادر هنرمند به نام های حسین و مسعود دارد. حسین پاکدل نویسنده، مجری و کارگردان است و مسعود پاکدل عکاس و برنامه ساز میباشد، حسین پاکدل همسر عاطفه رضوی بازیگر معروف سینما و تلویزیون است.
منبع: فردا
کلیدواژه: مهدی پاکدل مهدی پاکدل و همسرش مهدی پاکدل رعنا آزادی ور مهدی پاکدل بهنوش طباطبایی دیگر بازیگران بازی مهدی پاکدل بهنوش طباطبایی اولین شب آرامش محمد رسول الله رعنا آزادی ور مهدی پاکدل مهدی پاکدل بازی در سریال داستان زندگی راه استانبول برای بازی مهدی پاکدل دختری به نام محمد یعقوبی حسین پاکدل من بمان ایفای نقش انتخاب شد تله فیلم آزاد راه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۷۱۶۲۱۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جنجال نظرات مهدی نصیری درباره شاهزاده پهلوی و اپوزیسیون!
آفتابنیوز :
مهدی نصیری، چپ سابقاً انقلابی و سوپر منتقد جمهوری اسلامی که از درون ایران سیاستهای حکومت را با تندترین ادبیات نقد و به ساختارها حمله میکرد طی روزهای گذشته بدون هیچ مشکلی از ایران خارج شد و به اتفاق همسرش برای یک سفر سه ماهه و دیدن فرزند خود به کانادا رفت.
به نوشته سازندگی، او در اولین فرصت نیز در گفتوگویی با تلویزیون بیبیسی در اقدامی شاذ و عجیب خواستار آن شد که اپوزیسیون شکاف بین مصطفی تاجزاده و رضا پهلوی را با یک اتحاد پر کند. او مدعی است که پادشاهی مشروطه و جمهوریخواهی میتوانند متحد شوند. نصیری از مهندس میرحسین موسوی، مصطفی تاجزاده، نرگس محمدی و فائزه هاشمی به عنوان افراد اصلاحطلبی نام برد که میتوانند این جریان جدید را پوشش بدهند و برای رفع مشکلات کشور با سلطنتطلبان چارهاندیشی کنند.
پیش از بررسی این پیشنهاد عجیب و غیرمعمول باید پرسید که مهدی نصیری کیست و از چه جایگاهی چنین نسخهای میپیچد؟ او اصلاحطلب است؟ خیر. آزادیخواه است؟ چنین چیزی در کارنامه او بهخصوص در سالهایی که مدیرمسئول روزنامه کیهان بود، دیده نمیشود. چه آنکه مقالات تندوتیز و افشای نیمه پنهان روشنفکران، سیاستمداران و هنرمندان در دوره او در کیهان راهاندازی شد تا با تندرویهای بسیار پنجه بر صورت این افراد بکشد.
هنوز فراموش نشده زمانی که او در غوغای جوانی سیر میکرد، چگونه مهندس بازرگان که دو برابر سن او در امر سیاسی کار کرده بود را تمسخر میکرد و وی را تخفیف میداد. با این حال مهدی نصیری در سالهای اخیر به ناگهان مسیر سیاسی خود را از چپ رادیکال انقلابی به راست افراطی و سلطنتطلب تغییر داد و با راهاندازی یک کانال تلگرامی آنچنان مطالب تند و تیزی علیه حاکمیت نوشت که برای کسانی که او را میشناختند، حیرتانگیز بود.
کسانی که کیهان اواخر دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ را میخواندند، فراموش نکردند که وی چگونه به یک فیلمساز ایرانی به دلیل تراشیدن ریشهایش خرده گرفت و او را از دایره حزبالله خارج خواند و در گام بعدی مادر آن فیلمساز را صیغهای خواند و با این جمله جنجالی به پا کرد.
اکنون مردی با آن سوابق در رادیکالیسم از این سو افتاده است. او چندی مطالب تند و تیزی را علیه حاکمیت منتشر کرد بیآنکه بازداشت شود. در حالی که دیگران با مطالبی خفیفتر از آنچه نصیری مینوشت، بازداشت و دادگاهی میشدند. حال وی بیهیچ مانعی به خارج از کشور رفته و در گفتگو با بیبیسی، رضا پهلوی را شاهزاده میخواند و او را پیشاپیش بر سریر پادشاهی مینشاند و از جانب کسانی که در دوره سلطنت شکنجه شدند، زندان افتادند و ستم و ظلم دیدند، سخن میگوید و خواهان یک اتحاد نامقدس میشود.
آقای مهدی نصیری «این تذهبون»؟ به کجا چنین شتابان؟ شما آیا نماینده مهندس میرحسین موسوی هستید که از جانب او که سالها در حصر است، سخن میگویید؟ شما آیا نماینده جمهوریخواهان ایرانی هستید و سخنگوی آنها شدهاید؟ تاجزاده اگر قرار بود پیوندی با رضا پهلوی داشته باشد که در ایران نمیماند. از افکار فائزه هاشمی علیه سلطنتطلبان خبر دارید؟ نرگس محمدی چیزی در این خصوص نوشته که شما باور کردید باید چنین پیشنهادی بدهید؟
فردی که شما او را شاهزاده میخوانی، حتی نتوانست یک جمع پنج نفره را برای چند ماه دور هم نگهدارد؟ از کدام اپوزیسیون سخن میگویید؟ همان اپوزیسیون خائنی که کمر به تجزیه ایران و نابودی مردم بسته و هر روزه برای روسای جمهوری آمریکا و کشورهای دیگر نامه فدایت شوم مینویسد که تحریمهای اقتصادی علیه مردم را بیشتر کنند؟
فرض محال که محال نیست، اما آیا با این اتحاد نامیمون، ایران آباد میشود و در مدار توسعه قرار میگیرد؟ آیا مشکلات حل میشود؟ بیتردید شما با خیال خامی که دارید، کشور را به دامن یک خونریزی تمام عیار و جنگ داخلی سوق میدهید بدون اینکه دستاوردش توسعه و آبادانی ایران باشد.
مردم ایران به گواه تاریخ، همیشه از افراطیون لطمه دیدند. افراطیون چه در جایگاه چپ و چه از منظر راست با ناعقلانیگرایی سیاسی، بیشترین ضربات را بر پیکر این کشور زدهاند.
شما نیز اکنون در همان جایگاه نشستهاید و به دلیل اینکه دو دوره در حیات سیاسی جمهوری اسلامی به شدت ذیل رادیکالیسم فعالیت کردهاید، میتوان به قطعیت گفت، پیشنهاد غیرمنطقی شما ناممکن است. زیرا بین جمهوریخواهان و سلطنتطلبان، دریایی از اختلاف تاریخی و نظری وجود دارد که نمیتوان به سادگی از آنها چشم پوشید.
جواد امام، محمد علی ابطحی و محمود صادقی درباره گفتوگوی اخیر مدیرمسوول سابق کیهان با BBC، سخن گفتند
روزنامه اعتماد نیز نوشت: «سوپر حزباللهی دیروز که امروز رویکردهای براندازانه ارائه میکند.» این ترجیعبندی است که از دیروز و پس از مصاحبه مهدی نصیری و ارائه راهبرد از بین بردن فاصله از شاهزاده تا تاجزاده توسط بسیاری از چهرههای سیاسی به گونههای مختلف تکرار شده است. چهرهای که در سالهای ابتدایی انقلاب در دهه ۶۰ همکاری با کیهان را در قم آغاز کرد و بلافاصله پلههای پیشرفت را به سرعت پیمود و در شمایل چهره رادیکال جناح راست و سوپر انقلابی در کیهان، نسخههایی برای سرکوب منتقدان و دگراندیشان مینوشت.
نصیری که در حوزه متعلق به مکتب تفکیک (عدم ورود به حوزه سیاسی) بود در ادامه نهتنها به عرصه سیاسی ورود کرد، بلکه به اعتقاد بسیاری از تحلیلگران، بیش از اندازه در سیاست غوطهور شد و از گذشتهاش فاصله گرفت.
این، اما همه سرنوشت نصیری نبود؛ کار به جایی رسید که آرام آرام از سالهای انتهایی دهه ۸۰ نوع دیگری از کنشگری را برگزید و منتقد تند تصمیمات نظام شد. مسیری که به شکل و شمایل دیگر، توسط محسن مخملباف و بسیاری دیگر از چهرههای سیاسی بریده هم پیموده شده بود. چهرههایی که فعالیت خود را در عرصه سیاسی با اصرار در تحقق آرمانهای انقلابی آغاز میکنند. اما نهایتا با انکار همان آرمانها به خط پایان کنشگری سیاسی میرسند. مصاحبه نصیری در بیبیسی فارسی، اما در عرصه داخلی بازخوردهایی هم پیدا کرد.
محمود صادقی، چهره اصلاحطلب به این نکته اشاره کرد که: «اساسا بین تاجزاده، به عنوان یک اصلاحطلب دموکراسیخواه مخالف با قدرت متمرکز فردی و شاهزاده به عنوان نماد بازگشت به سلطنت موروثی فردمحور هیچ وجه اشتراکی وجود ندارد. ترسم نرسی به کعبهای اعرابی! کاین ره که تو میروی به ترکستان است...»
محمدعلی ابطحی، فعال سیاسی اصلاحطلب از مهدی نصیری، مدیرمسوول اسبق روزنامه کیهان انتقاد کرد و نوشت: «آقای مهدی نصیری سوپر افراطی حزباللهی دیروز حق دارد نظراتش تغییر کند و سوپر اپوزوسیون امروز شود. اما هم برای دیروزش و هم برای امروزش توهم مضر است. نه بولتننویسی و اظهارنظرهای تند حزباللهیاش در گذشته توانست ریشه اصلاحطلبی را برکند و نه مواضع فعلی اپوزوسیونیاش مورد قبول اپوزوسیونی قرار میگیرد که ۴۰ سال است در تلاش برای براندازی هستند و نیازی به تازهوارد از راه دور آمده ندارند. گفتهاند شکاف تاجزاده و شاهزاده باید برداشته شود. خودش میداند نه شاهزاده میتواند به تاجزاده نزدیک شود و نه تاجزاده علاقهمند به همکاری با شاهزاده است. مهندس موسوی، نرگس محمدی، فائزه هاشمی و تاجزاده هم، چون دلسوز این جامعه بودهاند در ایران باقی ماندهاند و در زندان و حصر هستند. بد پوست خربزهای زیر پای آقای نصیری انداختهاند تا تمامش کنند. هم از داخل حاکمیت و هم از خارج و از درون اپوزوسیون.»
با توجه به بازخوردهای موضوع «اعتماد» گفتوگویی را با جواد امام، دبیر کل مجمع ایثارگران برنامهریزی کرد تا درباره بخشی از دیدگاههای مطرح شده در این گفتگو بحث کند. امام با واکاوی گزارههای بنیادین اصلاحات به این نکته اشاره میکند که جمهوری مسیر طبیعی مشروطه ایرانی است و بازگشت دوباره به مشروطه در واقع نوعی عقبگرد محسوب میشود و فایدهای برای ایران نخواهد داشت. امام با واکاوی دیدگاههای چهرههایی، چون تاجزاده، موسوی و خاتمی رویکردهای افراطی چهرههایی مانند نصیری را برخلاف حرکت طبیعی اصلاحات ایرانی میداند.
صحبتهای اخیر مهدی نصیری با بیبیسی بازخوردهایی در فضای عمومی کشور پیدا کرده است. نصیری در این گفتگو با بردن نامهایی، چون تاجزاده، میرحسین موسوی و اصلاحطلبان، دیدگاههایی را مطرح کرده است. درباره این دیدگاهها نظری دارید؟
از آنجا که مهدی نصیری اسامی افرادی مانند مهندس میرحسین موسوی و مصطفی تاجزاده و سایر چهرههای اصلاحطلب را مطرح کرده، لازم است توضیحاتی درباره موضوع داده شود. این افراد مطرح شده، مواضع روشنی دارند و مشخص است سالهای سال در راستای تحقق مفاهیمی، چون آزادی، عدالت، تنشزدایی، شایستهسالاری و... فعالیت میکنند. البته من نماینده این دوستان نیستم، اما تا جایی که میدانم، فردی مانند مصطفی تاجزاده هرگز در مسیری حرکت نکرده است که نصیری ادعا میکند. مسیر اصلاحطلبان و مرزبندیهای آنان هم روشن است؛ مهدی نصیری نه از اصلاحطلبان نمایندگی دارد و نه میتواند از جانب افراد اصلاحطلب صحبت کند. پیشنهاداتی هم که در گفتوگوی اخیر خود طرح کرده، بیشتر در راستای انشقاق و تحتفشار قرار گرفتن جریانات داخلی بوده است نه دستیابی به انسجام. در واقع ایشان به دنبال دعوای جدیدی است. امروز بحثهای مرتبط با براندازی روشن شده به قول سید محمد خاتمی، شرایط امروز کشور به گونهای نیست که از طریق براندازی بتوان مطالبات مردم را محقق کرد. اتفاقا بسیاری از افرادی که نگران ایران و ایرانی هستند، هرگز نسخه براندازی را توصیه نمیکنند. شخصا نمیتوانم شخصیت چهرهای مانند مهدی نصیری را تحلیل کنم و ببینم این اظهارات با چه مبنایی سازگار است. نصیری یک چهره اصولگرای تند و رادیکال است که در رزومه او فعالیت در روزنامه کیهان درج شده است. امروز حسین شریعتمداری وارث دیدگاههایی است که قبلا توسط مهدی نصیریها پایهگذاری شده بود. در عین حال مشخص نیست آیا اظهارات نصیری در راستای یک پروژه تعریف شده، مطرح شده یا پای موارد دیگری در میان است.
چرا اینطور فکر میکنید. در ظاهر یک چهره سیاسی و رسانهای اظهاراتی را درخصوص موضوعی خاص مطرح کرده است، چرا فکر میکنید این رویکردهای مطرح شده، ابهاماتی دارد؟
بسیاری از دوستان اصلاحطلب، فعالان سیاسی و دانشگاهی، نقدهایی مبناییتر، علمیتر و در چارچوب منافع ملی کشور مطرح کردند و با مشکلات عدیدهای روبهرو شدند، اما مهدی نصیری هرگز دچار این مشکلات نشد. این موضوع کمی نیست. چرا در ساختاری که با کوچکترین نقدها برخورد شده، هیچ برخوردی با اظهارات تند نصیری نشده است؟ به نظر میرسد مهدی نصیری امروز قصد دارد، افراد و جریاناتی را علیه اصلاحات تحریک کند. قبل از مهدی نصیری، بسیاری از براندازان بیرون از کشور به بنبست برخورد کردند. اگر قرار به پویش مسیری در ایران باشد، مسیر اصلاحات است و اگر ساختاری قرار باشد این پروژه را پیش ببرد، این جریان اصلاحات است که میتواند این پروژه را راهبردی کند. نصیری ابتدا باید خود را تعریف کرده و تبار سیاسی خود را روشن کند. اگر مهدی نصیری بخواهد جریانی را مخاطب قرار دهد، باید جریان خودبرانداز داخلی و اصولگرایان رادیکال را مخاطب قرار دهد. او نماینده اصولگرایان تندرو و رادیکال کشور است. چه افرادی که برانداز هستند و چه افراد و جریاناتی که با رفتار، عمل و سیاستهایشان کشور را به سمت خودبراندازی سوق میدهند، به افکار و رفتار نصیری نزدیک هستند. مرزبندی اصلاحات کاملا روشن است. ما نگران آینده ایران، مردم، جوانان و زنان این سرزمین هستیم. اینکه ناگهان اصلاحطلبان و پهلوی ناگهان در کنار هم قرار داده شوند و ایدهای با عنوان از تاجزاده تا شاهزاده طرح شود، مشخص نیست از قوطی کدام عطاری بیرون آمده است.
آیا شما هیچوقت با مهدی نصیری صحبتی داشتهاید. از نزدیک او را میشناسید؟
زمانی صحبت محدودی با مهدی نصیری داشتم و ایشان تصور میکرد ممکن است سلطنتطلبان پایگاههای جدی در کشور داشته باشند. من به او پاسخ دادم که قطعا آنچه که بیرونیها ساخته و پرداخته کردهاند، برآمده از اشتباهات جمهوری اسلامی بوده است نه توان طرف مقابل. جمهوری اسلامی هر نقد و اعتراض داخلی را به ناحق به جریانات بیرونی و سلطنتطلبها منتسب کرده و به این شیوه برای آنها ارزش افزوده سیاسی ایجاد کرده است. معترضان داخلی و منتقدان داخلی اساسا نسبت چندانی با براندازان بیرونی ندارند. ضمن اینکه ظرفیتهای بسیاری در خارج از کشور وجود دارند که قلبشان برای ایران میتپد و حاضرند برای اصلاح وضع موجود هزینه دهند. این تصور که مردم ایران علاقه زیادی به تاج و تخت دارند یک توهم است. مردم ایران هزینههای بسیاری برای تحقق جمهوری دادهاند و این انقلاب هم خروجی عملکرد رژیم گذشته بوده است. نادیده گرفتن همه این مسیر و سپردن کشور به دست فرد و جریانی که هیچ عملکرد مثبتی طی ۵ دهه گذشته نداشته است، منطقی نیست. چهرههایی مانند خاتمی، تاجزاده و میرحسین موسوی شخصیتهایی هستند که برای این کشور و آرمانهای مردم هزینه دادهاند. آنچه منافع مردم را تامین میکند، جمهوری، دموکراسی، آزادی، حاکمیت قانون و تنشزدایی است. نمیتوان دوباره منافع و آینده مردم را به خطر انداخت و این آینده را دراختیار فردی سپرد که برای ایران و ایرانی اهمیتی قائل نیست و به دنبال به دست آوردن تاج و تخت خود است.
چه نسبتی میان این اظهارات و تندرویهای داخلی و خالصسازی مشاهده میشود؟
اگر امروز به وضعیت موجود و یکهسالاری موجود، خالصسازی، شکاف میان مردم و دولت و... نقدهای جدی داریم به این معنا نیست که قرار است مسیر سلطنتطلبی را در پیش بگیریم. اصلاحطلبان بدون مردم جایگاهی ندارند. مقولهای که حاکمیت فعلی به آن نیاز دارد، بازگشت به حاکمیت مردم و سنجش مقبولیت جریانات سیاسی در داخل کشور است. اگر اپوزیسیون ایرانی قرار باشد به سمت معامله با افراد و جریانات امتحان پس داده بروند، مقبولیتی در جامعه نخواهند داشت. در جمعبندی میتوان گفت که معلوم نیست صحبتهای مهدی نصیری آیا توسط خودش بیان شده یا پروژهای پشت این فرد است. تا شفافسازی نشود، نمیتوان تحلیل جامعی صورت داد. گذشته نصیریها روشن نیست. مهدی نصیری علیرغم اینکه خود را ذیل مکتب تفکیک تعریف میکند و این دیدگاه اساسا معتقد به مشارکت در حکومت و ورود به آن نبودند به فعالیتهای سیاسی ورود کرده است. آقای نصیری باید توضیح دهد چگونه از دل مکتب تفکیک به سمت فعالیتهای سیاسی و حاکمیتی کشیده شده و نهایتا سر از یک قلمروی برهوت و نامشخص در آورده است. ما هرگز به دنبال ترقی معکوس نبوده و نیستیم. باید همه ظرفیتهای کشور و ظرفیتهای خارج از کشور در یک راستا جمع شوند و برای توسعه و پیشرفت و آزادی ایران به کار برده شوند. مسیری که نصیریها طی میکنند، مشکوک است و بیشتر در راستای انشقاق و دعواهای سیاسی میتوان آن را دستهبندی کرد.
فارغ از اینکه مهدی نصیری کیست و چه گذشتهای دارد و درباره تاجزاده و شاهزاده چه گفته، درباره تجمیع ظرفیتهای جمهوریخواهان و اصلاحطلبان از یکسو و مشروطهخواهان از سوی دیگر صحبت کرده است. از منظر بنیادین آیا تمزیج و ترکیب این دو گفتمان (جمهوریخواهی و مشروطهخواهی) با هم امکانپذیر است؟
گفتمانی که ما در جریان اصلاحات دنبال میکنیم، در ادامه مسیر مشروطهخواهی است. اقتضای شرایط امروز ایران و گزارهای که پاسخ داده است، حاکمیت رای و نظر مردم است. هنوز نسخه مناسبتری ارائه نشده است. آنچه ما از آن دم میزنیم بحث جمهوری است. اگر قرار باشد اشتباهات گذشته دوباره تکرار شود و هزینههایی که ملت ایران از زمان مشروطه تا به امروز پرداختهاند کنار گذاشته شود، نوعی بازگشت به عقب است. همین امروز افراد و جریاناتی در داخل کشور حضور دارند که دانش و تجربه لازم برای اداره کشور دارند، تصور اینکه همه این تجربهها نادیده گرفته شده و استارت بازگشت به گذشته شود، اشتباه است. اقتضای امروز کشور نظام جمهوری است که مورد نظر اکثریت باشد. جمهوری هم به معنای رای و نظر اکثریت و حاکمیت قانون است. یکی از اشتباهات تحلیلی آن است که اشتباهات نظام جمهوری اسلامی با اشتباهات رژیم گذشته قیاس میشود درحالی که اگر اشتباهات رژیم گذشته نبود، اتفاقات سال ۵۷ رخ نمیداد و این همه هزینه متوجه کشور نمیشد. وقتی این همه هزینه برای حاکمیت مردم و قانون صورت گرفته باید تلاش کرد این ایده و آرمان محقق شود نه اینکه اشتباهات گذشته دوباره تکرار شود.
برخی معتقدند مهدی نصیریها از اصرار مطلق به انکار مطلق رسیدهاند. یعنی چهرههای تندرویی که در ادامه نوع متفاوتی از تندروی را تجربه میکنند. نظر شما چیست؟
اساسا تندروی و رادیکالیسم با جریان راست عجین است. تکلیف اصلاحطلبی با تندروی مشخص است، اساس اصلاحطلبی با میانهروی و خردورزی همراه است. روزی و روزگاری، نصیریها روبهروی مطالبات مردم ایستادند و تندروی کردند، امروز هم بدون اینکه نمایندگی از مردم داشته باشد درباره آنها صحبت کرده و راهکارهای مسالهساز ارائه میدهد. من شناخت دقیقی از مهدی نصیری ندارم، بنابراین اظهارنظری هم درباره ایشان ندارم، اما برایم قابل فهم نیست، مدیر مسوول سابق کیهان به جای نقد گذشته خود و جریانی که به آن تعلق داشت، به سمت تخریب و انشقاق و دادن نسبتهای ناروا به جریانات مختلف است. معتقدم خوب بود، نصیری این پیشنهاد را در ایران مطرح میکرد و دیدگاه فعالان سیاسی و مردمی را دریافت میکرد. میرحسین موسوی هر حرفی که زده و هر دیدگاهی را مطرح کرده در راستای مطالبات مردم بوده است. همواره هم بر حاکمیت قانون و اکثریت تاکید داشته، نمیتوان از جانب مردم صحبتی کرد که به جای انسجام، انشقاق میآفریند. ایشان در داخل باید به فکر انسجام نیروهای داخلی بودند نه در خارج. معتقدم که مخاطب ایشان هم براندازها و خودبراندازها هستند. ایشان باید از خاستگاه اصلی خود که خودبراندازهای داخلی و براندازهای خارجی است، صحبت کنند نه از جانب اصلاحطلبان. اصلاحطلبان با برانداز و خودبرانداز فاصله دارند و معتقدند باید به فکر حاکمیت اکثریت بود.